کد مطلب:150336 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

بصیرت فوق زمانه
در «اكنون» زیستن، منافی خودآگاهی است زیرا كه انسان در آن صورت


است كه هم گذشته و آینده را با چشم «اكنون» می بینید و تفاوت اصلی امام حسین علیه السلام با سایر مردم زمانش در همین نكته است و به واقع آنان كه با سنت جاری خداوندی - كه بر هستی حاكم است و سرتاسر زمان و مكان از ازل تا ابد و از این جا تا همه جا گسترده است - قطع رابطه كرده اند، چقدر زود گرفتار «اكنون زدگی» می شوند و طعمه پوچی زمانه می گردند. دشمن حسین «ع» انبوهی از انسان های اكنون زده اند و با تركیبی به نام «قشون» به صحنه آمده كه در آن قشون اراده ی فردی، مستهلك انبوهی قشون گشته و فقط نظم نظامی گری آن را به حركت می آورد و نقطه مقابل این قشون، لشگری است برای «جهاد مقدس» كه یك انگیزش باطنی در جهت غایتی واحد آنها را به هم پیوند می دهد و هنرش آن است كه از ظاهر و اكنون، گذشته و به باطن و سنت گرویده است.

بهتر است برای روشن شدن مطلب به مثالی اشاره كنیم؛ یك وقت انسان «حال» را در سنت می بیند، در این صورت برای دفع ستم مبارزه می كند و حاضر است كشته هم بشود و حتی مادر یا همسرش - همچون ام وهب در كربلا - در این شهید شدن كمك اش می كنند، این چنین فرهنگی پیروز است. این حالت را «حال را در سنت دیدن» می گویند. اما یك وقت است كه برعكس این موضوع است، فرد می گوید، این جبهه مقابل من، تانك و اسلحه دارد و یا تعدادشان زیاد است پس پیروز است، این یعنی چه؟ یعنی فقط «حال» را دیدن و سنت جاری را در عالم ندیدن.

معاویه و یزید هم در طول تاریخ به چنین افرادی امید دارند، همین افرادی كه می گویند: «آقا، الان اینها را می كشند، سرهای شان را هم بر سر نیزه می كنند، این گونه افراد «همیشه» را در «حال» می بینند در صورتی كه در جبهه مقابل، انسانهایی هستند كه «حال» را در سنت جاودانه می بینند. این دو جبهه خیلی با همدیگر فرق دارند. یك وقت اكنون را در آیینه سنن الهی می بینیم كه در این صورت گوارا و خوش باد چنین بینش و بصیرتی برای صاحبانش، این همان نگرشی است كه حضرت


زینب (سلام الله علیها) و امثال زینب (سلام الله علیها) دارند، اصلا خودشان را اسیر حس نمی كردند، فلك زده نمی دیدند و روحیه خود را از دست نداده بودند، خیلی دقت داشته باشید، نباید همه ی گذشته و آینه را در اكنون دید و با چشم اكنون بررسی كرد و گفت چون فعلا در آن صحنه تاریخ، حیله ی معاویه كارگر افتاد و امام حسن و امام حسین «علیهماالسلام» از صحنه خارج شدند پس روزگار تا بوده، همین بوده است، یقین بدانید كه چنین فكری شما را در خط یزیدی می اندازد. با وجود این فكر دیگر كسی جرأت نمی كند شهید و یا اسیر شود، این فكر، فكر حسینی و كربلایی زمانه نیست، این فكر و این نگاه، گوهر انسانی را گرفتار جوّ زمانه می كند، همین كه جوّ زمانه در یك شعاری غالب می شود، این نگاه، خودش را می بازد، این اكنون زدگی است و كربلا آمده ست تا ما را از این فكر و نگاه نجات دهد.

ببینید كه حسین علیه السلام به عنوان امام معصوم علیه السلام چه می بیند كه دچار «هیچی» نمی شود، چهل هزار نفر در لشگر مقابل، جلوی او صف كشیده اند، او همه را نصیحت می كند برای اینكه آنها را نجات دهد در حالی كه كمیت آنها را «هیچ» می بیند، به راستی حسین علیه السلام به كجا متصل است. این چگونه چشمی است كه این گونه می بیند، چشم حسین علیه السلام چشم اكنون زده نیست. گاهی ممكن است عزیزان از خودشان بپرسند كه اگر ما در كربلا بودیم چه می شد؟ اگر چشم سنت بین پیدا كنید، می بینید كه می ماندید، و دیگر قدرت را در برق شمشیرهای عمر سعد نمی دیدید. نگاهی به امروز بیندازید، چرا امروز یك عده ای به صرف این كه قدرت را در دست كسی می بینند، خودشان را می بازند، و خودشان را می فروشند؟ این آدم سنت را نمی شناسد، و ما امید داریم با نور حسین علیه السلام انشاء الله بتوانیم سنن الهی را در عالم ببینیم، آیا حسین علیه السلام نمایش سنت پایدار حق نیست؟

كسانی كه تذكر قرآنی را كه می فرماید «فلن تجد لسنة الله تبدیلا» «و لن تجد لسنة الله تحویلا» را نمی بینند افرادی هستند كه نمی دانند قواعد عمیق و قدرتمند روحانی، سراسر عالم را اشغال كرده است و لذا بسیار زود با سنن موجود در عالم قطع رابطه نموده و گرفتار اكنون زدگی می شوند. اینان دیگر اراده ای ندارند كه


انتخاب كنند، این بیچاره ها خلاص می شوند، آنچنان بازیچه «اكنون» می شوند كه اگر كسی بتواند جوّ غالب را در دست بگیرد، اینها را در دست خواهد گرفت. چقدر خوب بود كه در این بحث نشان می دادیم كه امید سرمایه داری امروز جهان به چیست؟ به این است كه انسان هایی را در اختیار دارند كه اسیر جوّ زمانه هستند و سنن را نمی شناسند، سرمایه داری جهان به انسان هایی امیدوار است كه دیگر صاحب اراده نیستند و گرفتار قشون شعارها هستند، اینها گرفتار صدای بلندی هستند كه غلبه دارد، در این فرهنگ است كه یزید امیدوار است و تنها امیدی هم كه برای نجات مردم سراغ داریم فقط این است كه با نهضت حسینی اراده ی فردانیت مقدس انسان ها را به آنها برگردانیم، و این كار در فرهنگ شیعه ممكن است و انشاء الله شیعه منشأ نجات جهان خواهد شد.

... دشمن حسین علیه السلام جمع انبوهی از انسان های اكنون زده است و با تركیبی به نام قشون به صحنه آمده كه در آن قشون، اراده ی فردی مستهلك انبوهی قشون گشته و فقط نظم نظامی گری آن را به حركت می آورد...